سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خدایا ! حقایق را چنانکه هست به ما بنمای . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
لوگوی وبلاگ
 

موضوعاتی که تا الآن نوشتم
 
آمادگی برابر دشمن ، آمادگی مردم ، آمریکا- مرخصی بدون حقوق ، آیت الله هاشمی رفسنجانی- ریاست جمهوری -رهبری ، اخبار- آمریکا- نامه به باراک اوباما- هواپیمای جاسوسی ، اخبار- عملیات مرصاد-سپهبد صیاد شیرازی-سردار احمدی مقدم-ترور توسط ، اخبار-شهید خلبان عباس دوران-اجلاس عدم تعهدها در بغداد-جنگ ایران ، امام خامنه ای - حرم مطهر رضوی - تکنو کرات ها - انتخابات - آمریکا ، انتخابات ، انتخابات- عقیدتی سیاسی- ارتش جمهوری اسلامی ایران-حضور حداکثری ، بصیرت ، پرسنل نیروهای نظامی، انتظامی و اطلاعاتی-رتش، سپاه، نیروی انتظامی ، پروِِِژه قادر - هوانیروز- شبیه ساز بالگرد-سیمولاتور) ، تجربه ملت ایران ، تحریم اقتصادی ، تفریح- گردشگری- طبیعت زیبای ایران-تصاویر جنگل- بیابان- دشت - دره ، جوادی آملی, مسجد, خطر, کاندیداها ، روانشناسی - مسائل گوناگون - اثبات علمی تاثیر دعا و نیایش در زندگ ، روانشناسی - مسائل گوناگون - اثبات علمی وجود خداوند ، سلطه‌پذیری ، سوریه-اسرائیل- حزب الله-موشک فاتح ، سوریه-حزب الله لبنان-اسرائیل-رژیم صهیونیستی ، سکه - ارز-دلار- تحویل سکه پیش فروش در خرداد ، علی دایی- هیئت مدیره پرسپولیس ، علی دایی-پرسپولیس-دایی سرمربی پرسپولیس شد ، فرمانده کل ارتش-مین روبی نیروی دریایی ارتش-تنگه هرمز ، قدرت انتخابات ایران- انتخابات ریاست جمهوری92 ، قم ، مذهب - قضاوت -توبه- بخشش خداوند -قضاوت نکردن-مبارز ، مطبوعات ، مقاومت ، مین روب-نیروی دریایی ارتش-اولین سامانه مین شکار ، نیروی زمینی ارتش -رزمایش های آینده -یگان های موشکی ، ویروس فیلم برای جمع آوری اطلاعات-فیس بوک پخش کننده ، کمکهای بشر دوستانه برای تروریستها-سوریه ،

چند نفر از وبلاگ من بازدید کردن؟

بازدید امروز :31
بازدید دیروز :0
کل بازدید :69603
تعداد کل یاداشته ها : 119
103/3/1
8:3 ع

گفتیم که تلاشهای اینها بی‌اثر نبود؛ بله، بی‌اثر نبود، اما در کنار اثر منفی، یک اثر مثبت بزرگی هم که مورد انتظار ما بود، اتفاق افتاد؛ یعنی تحریم موجب شد که نیروهای درونی و ظرفیت عظیم ملت ایران فعال شود، استعدادهائی بروز کند و کارهای عظیمی تحقق پیدا کند؛ که اگر تحریم نبود، این کارها اتفاق نمی‌افتاد. ما به برکت تحریم توانستیم به کارهای بزرگی دست بزنیم؛ جوانان ما توفیقاتی به دست بیاورند که اگر تحریم نبود، ما به این توفیقات یقیناً دست پیدا نمیکردیم. در زمینه‌ی کارهای زیربنائی ــ که بعد عرض خواهم کرد ــ در سال 91 پیشرفتهائی صورت گرفت که در مقایسه‌ی با سالهای قبل هم، سال 91 یک سال برجسته‌ای است. کارهای زیربنائیِ انبوهی صورت گرفت؛ در زمینه‌ی راه، در زمینه‌ی انرژی، در زمینه‌ی کشف منابع جدید نفت، در زمینه‌ی کشف منابع جدید اورانیوم، در زمینه‌ی ایجاد و توسعه‌ی نیروگاه و پالایشگاه و ده‌ها کار صنعتی بزرگ؛ که اینها همه زیرساختهای اقتصادی آینده‌ی کشور است. بله، ما اگر چنانچه این زیرساختها را از قبل فراهم کرده بودیم، تحریم دشمن همین مقدار اثر منفی را هم که کرد، نمیکرد. این کارها را ما انجام دادیم و توانستیم پابه‌پای دشمنی و تحریم دشمنان، در جهت مثبت جلو برویم. کارهای بزرگی انجام گرفت؛ یک قلم، پیشرفتهای بزرگ علمی در طول سال 91 است. در زمینه‌ی علم و فنّاوری کارهائی شد که حقیقتاً چشم‌پُرکن و برای انسانی که معتقد به آینده‌ی کشور است، خرسندکننده و خوشحال‌کننده است. یعنی همین سالی که خواستند بر ملت ایران سخت بگیرند، جوانان عزیز ما، دانشمندان ما ماهواره‌ی ناهید را به فضا فرستادند؛ کاوشگر پیشگام را با موجود زنده به فضا فرستادند؛ جنگنده‌ی فوق پیشرفته ساخته شد. اهمیت هر کدام از اینها به قدری است که جا دارد یک ملت برای هر یک از اینها اظهار خوشحالی و خرسندی کند، برایش سرود بسازند، جشنواره درست کنند. کارها چون متراکم است، درست تبلیغ نمیشود و خبررسانیِ کاملی هم انجام نمیگیرد. وقتی که این موجود زنده به فضا فرستاده شد و سالم برگشت، آنقدر این قضیه برای دانشمندان دنیا و ناظران بین المللی تعجب‌آور بود که اول انکار کردند؛ ولی بعد که دیدند چاره‌ای نیست و حقایق و نشانه‌های درستی و واقعیت را مشاهده کردند، مجبور شدند که قبول کنند.
در حوزه‌ی سلامت و مهندسی پزشکی کارهای بزرگی انجام گرفت که مربوط به سلامت مردم است. در زمینه‌ی زیست‌فنّاوری در منطقه اول شدیم. کارهای تخصصی برجسته‌ای در این زمینه انجام گرفت و اقلام متعدد داروئی بر این اساس تولید شد. این همان سالی است که بر ملت ایران سخت گرفتند، برای اینکه او را از زندگی و از همه‌ی فرآورده‌های استعداد بشری محروم کنند. در همین سال، در حوزه‌ی نانوفنّاوری ــ که یک انقلاب در زمینه‌ی فنّاوری و صنعت است ــ رتبه‌ی اول را در منطقه پیدا کردیم. در همین سال، در چندین حوزه‌ی علمیِ مهم، مقام اول تولید علم در منطقه بودیم. در رکوردهای علم و تولید علمی، در انتشار مقالات علمی، در سرعت پیشرفت علمی، در سهم کشور در تولیدات علمیِ کل جهان، شاهد پیشرفت بودیم. در مسابقات علمیِ فنّاورانه‌ی دانشجویان، کشور نسبت به سال گذشته سی و یک درصد رشد داشت. در سال 91، تعداد دانشجو به قدری افزایش پیدا کرد که بیست و پنج برابر اول انقلاب، ما امسال دانشجو داریم. بیست و پنج برابر اول انقلاب، دانشجویان در کشور مشغول تحصیل هستند. اینها پیشرفتهای عظیم ملت ایران است. در حوزه‌ی آب، در حوزه‌ی محیط زیست، در سلولهای بنیادی، در انرژی‌های نو، در گیاهان داروئی، در انرژی هسته‌ای، کشور توانست به پیشرفتهای بزرگی دست پیدا کند. اینها همه مربوط به آن سالی است که دشمنان ملت ایران همه‌ی تلاش خود را بسیج کردند تا ملت ایران را از کار بیندازند.
حوادث سال 91 درس بزرگی به ما میدهد؛ این درس این است که یک ملت زنده از تهدید و فشار و سختگیری دشمن هرگز به زانو در نخواهد آمد. برای ما و برای همه‌ی کسانی که مسائل ایران را دنبال میکنند، معلوم شد که آنچه برای یک ملت مهم است، تکیه به استعداد درونی خود، توکل به خدای بزرگ، اعتماد به خود و عدم تکیه‌ی به دشمنان است؛ این است که میتواند یک ملت را به جلو ببرد. سال 91 برای ما یک میدان رزمایش بود، یک میدان تمرین بود. به کوری چشم دشمن، ما ملت ایران فلج که نشدیم، در این میدان رزمایش توانستیم از خودمان برجستگی‌هائی را هم  نشان دهیم. البته ضعفهای خودمان را هم شناختیم؛ خاصیت رزمایش این است. در یک تمرین رزمی و در یک رزمایش، یک مجموعه‌ی رزمی، هم قوّتهای خود را میشناسد، هم ضعفهای خود را میشناسد و آنها را برطرف میکند. ما ضعفهای خودمان را هم شناختیم. ضعف ما در اقتصاد، که به سختیِ معیشت گروه‌هائی از مردم منتهی شد، عبارت است از وابستگی به نفت ــ که عرض کردم این یکی از ضعفهای ما است ــ بی‌اعتنائی به سیاستهای کلان اقتصادی، و سیاستها و تصمیم‌گیری‌های پی‌در‌پیِ روزمرّه. مسئولین کشور ــ مسولینِ امروز و بخصوص مسئولین آینده که بعد از انتخاباتِ امسال بر سر کار خواهند آمد ــ به این نکته توجه کنند؛ کشور باید سیاست اقتصادیِ کلانِ روشن و مدوّن و برنامه‌ریزی‌شده داشته باشد؛ حوادث گوناگون نتواند تغییر و تبدیلی در آن ایجاد کند.
درس بزرگ دیگر ما این بود که بنیه‌ی کشور قوی است. وقتی بنیه قوی شد، تأثیرات خصمانه‌ی دشمنان به حداقل میرسد. اگر مسئولین که در این کشور بزرگ و با این بنیه‌ی قوی، مسئولیت را پذیرفتند، با تدبیر کار کنند، مدیران با هم باشند، با هم فعالیت کنند ــ توصیه‌ای که ما همیشه به مسئولین و مدیران کشور میکنیم ــ با حزم و تدبیر عمل کنند، آن وقت میتوانیم از هر تهدیدی یک فرصتی بسازیم؛ همچنان که در سال 91 از تهدیدهای دشمن فرصت ساختیم و توانستیم به طرف جلو حرکت کنیم. آنچه که مسئولین کشور و ملت عزیز ما در سال 91 انجام دادند، ان‌شاءالله باید آثار آن در زندگی مردم، در آینده و در سالهای بعد خود را نشان دهد و نشان خواهد داد.
البته اقتصاد مسئله‌ی مهمی است که بنده در این چند سال پی‌در‌پی بر روی آن تکیه کرده‌ام، اما تنها مسئله هم مسئله‌ی اقتصاد نیست؛ امنیت کشور مهم است، سلامت مردم مهم است، پیشرفتهای علمی مهم است و اساس کار و زیربنای کار است ــ که اگر چنانچه در کشور علم پیشرفت کند، همه‌ی کارهای بعدی آسان خواهد شد ــ استقلال و عزت ملی برای کشور مهم است، زیردست نبودن یک ملت و ارباب نداشتن یک ملت مهم است، نفوذ و اقتدار منطقه‌ای یک ملت و یک کشور پشتوانه‌ی استقلال و امنیت کشور است و مهم است. در همه‌ی این موارد، ما پیشرفت داشتیم؛ هم در زمینه‌ی امنیت، هم در زمینه‌ی سلامت، هم در زمینه‌ی نفوذ بین‌المللی، هم در زمینه‌ی تسلط بر حوادث گوناگونی که بر کشور و بر منطقه جاری است.
ملت ما با پیشرفتها ثابت کرد که در سایه‌ی آمریکا زندگی نکردن، به معنای عقب‌افتادگی نیست؛ این نکته‌ی مهمی است. قدرتمندان عالم، استعمارگران ــ در روزی که استعمارِ مستقیم بود ــ و امروز آمریکا، میخواهند به ملتهای دنیا اثبات کنند که اگر میخواهید زندگی خوب داشته باشید و پیشرفت کنید، باید زیر سایه‌ی ما بیائید. ملت ایران اثبات کرد که این حرف دروغ است. ملت ما ثابت کرد که وابسته نبودن به آمریکا و قدرتهای بزرگ نه فقط موجب عقب‌افتادگی نیست، بلکه موجب پیشرفت است؛ دلیل واضح این است که شما این سی سالِ جمهوری اسلامی را مقایسه کنید با سی سالِ بعضی از کشورهائی که در سایه‌ی آمریکا زندگی کردند، دل خودشان را به سالی دو سه میلیارد دلار کمک آمریکا خوش کردند و تسلیم آمریکا شدند؛ ببینید آنها کجایند، ما کجائیم؟ هستند کشورهائی که خودشان را به دُم آمریکا بستند و دنباله‌روِ آمریکایند. سی سال تجربه در مقابل ما است. ببینید سی سالِ جمهوری اسلامی چگونه گذشته است و جمهوری اسلامی و ملت ایران از کجا به کجا رسیده است، آنها در چه وضعی هستند. هر کس این را مطالعه کند، خواهد فهمید که وابسته نبودن به قدرتهای بزرگ، برای یک ملت فرصت است، نه تهدید؛ و این فرصت را بحمدالله ملت ایران با قدرت خود، با شجاعت خود، با هوشمندیِ خود به دست آورده است.
دو موضوع لازم را در اینجا باید عرض کنم، که اینها مربوط به آینده است: یک مسئله این است که ما در برنامه‌ریزی‌ها همیشه باید جلوتر از دشمن حرکت کنیم. در مقابل فعالیت دشمن، کشور نباید در حال انفعال به سر ببرد. هوشمندانه باید نقشه‌ی دشمن را حدس زد و تشخیص داد و جلوتر از دشمن عمل کرد. ما در یک مواردی اینجوری عمل کردیم، موفقیتش را دیدیم؛ یک نمونه، همین مسئله‌ی تأمین سوخت بیست درصدِ مورد نیاز نیروگاه تحقیقاتی تهران است که رادیو‌داروهای مهمِ مورد نیاز کشور در آنجا تولید میشود. این  نیروگاه کوچک احتیاج داشت به سوخت بیست درصد، که ما بیست درصد را تولید نمیکردیم و همیشه این را از خارج تهیه میکردیم. دشمنان ما فکر کردند که از این فرصت استفاده کنند، این نیاز ملی را گرو بگیرند، برای اینکه جمهوری اسلامی را وادار کنند به قبول تحمیلها و تحکمهای خودشان؛ خواسته‌های خودشان را به این وسیله تحمیل کنند. جوانان ما، دانشمندان ما، قبل از آنکه کار به نقطه‌ی فشار و حساس برسد، توانستند سوخت غنی شده‌ی بیست درصد را تهیه کنند و آن سوخت را تبدیل کنند به صفحه‌ی مورد نیازی که در آن نیروگاه لازم بود تهیه شود. مخالفین ما حدس هم نمیزدند که ما بتوانیم این کار را انجام دهیم؛ اما مسئولین کشور بوقت متوجه این نیاز شدند، دست‌به‌کار شدند؛ استعداد ایرانی شکوفا شد، بُروز کرد و این کار را با موفقیت انجام دادیم. آنها در حالی که انتظار داشتند جمهوری اسلامی ملتمسانه از آنها سوخت بیست‌درصد را درخواست کند، جمهوری اسلامی اعلام کرد که ما سوخت بیست‌در‌صد را در داخل تهیه کردیم و احتیاجی به شما نداریم. اگر دانشمندان ما، مردان علمی ما، جوانان ما این کار را نمیکردند، ما امروز باید با اصرار، با التماس، با هزینه‌ی زیاد، در مقابل کسانی که دوست ما نیستند، میرفتیم؛ یا سوخت بیست‌درصد را درخواست میکردیم، یا رادیوداروها و محصول را درخواست میکردیم. مسئولین کشور پیش‌بینی کردند، بوقت فهمیدند؛ آنچه را که باید انجام دهند، انجام دادند؛ لذا پیروز شدیم. این باید یک برنامه‌ای باشد برای همه‌ی مسائل اساسی کشور و همه‌ی نیازهای کشور.
دولتها، صنعتگران، کشاورزان، سرمایه‌داران و کارآفرینان، پژوهشگران علمی، طراحان علمی و صنعتی همه موظفند به این وظیفه‌ی اخلاقیِ بزرگ، به این وظیفه‌ی عاقلانه، که پیش از نیاز، خودشان را آماده کنند و یک قدم جلوتر از نقشه‌ی دشمن حرکت کنند. مدیران اقتصادی، استادان دانشگاه، انجمنهای علمی، پارکهای علمی و فنّاوری، همه‌ی اینها باید پیش‌دستی را در کار علمی وجهه‌ی همت خودشان قرار دهند؛ مقاله‌ی علمی مینویسند، در این جهت باشد؛ پژوهش علمی میکنند، در این جهت باشد؛ کار صنعتی میکنند، کار فنی میکنند، کار علمی میکنند، همه در این جهت باشد؛ مدیران دولتی، مدیران دانشگاه‌ها، مدیران علمی، آحاد ملت در این جهت حرکت کنند.
وظیفه‌ی همه‌ی ما این است که سعی کنیم کشور را مستحکم، غیر قابل نفوذ، غیر قابل تأثیر از سوی دشمن، حفظ کنیم و نگه داریم؛ این یکی از اقتضائات «اقتصاد مقاومتی» است که ما مطرح کردیم. در اقتصاد مقاومتی، یک رکن اساسی و مهم، مقاوم بودن اقتصاد است. اقتصاد باید مقاوم باشد؛ باید بتواند در مقابل آنچه که ممکن است در معرض توطئه‌ی دشمن قرار بگیرد، مقاومت کند. این مطلب اوّلی که لازم بود عرض کنم.
مطلب دوم: آمریکائی‌ها مرتب از راه‌های گوناگون به ما پیغام میدهند که بیائید درباره‌ی مسئله‌ی هسته‌ای گفتگو کنیم؛ هم به ما پیغام میدهند، هم در تبلیغات جهانی‌شان این را مطرح میکنند. مسئولین بلندپایه و مسئولین میانی آمریکا بارها و بارها میگویند بیائید در کنار گفتگوهای 1+ 5 که درباره‌ی مسائل هسته‌ای بحث میکنند، آمریکا و جمهوری اسلامی دو به دو، درباره‌ی مسئله‌ی هسته‌ای ایران بحث کنند. من به این گفتگوها خوشبین نیستم. چرا؟ چون تجربه‌های گذشته‌ی ما نشان میدهد که گفتگو در منطق حضرات آمریکائی به این معنی نیست که بنشینیم تا به یک راه حل منطقی دست پیدا کنیم ــ منظورشان از گفتگو این نیست ــ منظورشان از گفتگو این است که بنشینیم حرف بزنیم تا شما نظر ما را قبول کنید! هدف، از اول اعلام شده است؛ باید نظر طرف مقابل قبول شود. لذا ما همیشه اعلام کردیم و گفتیم که این، گفتگو نیست؛ این، تحمیل است و ایران زیر بار تحمیل نمیرود. من به این اظهارات خوشبین نیستم، اما مخالفت هم ندارم. در این خصوص، چند مطلب را باید روشن کنم:
یک مطلب این است که آمریکائی‌ها مرتب پیغام میدهند ــ گاهی مینویسند، گاهی پیغام میدهند ــ که ما قصد تغییر نظام اسلامی را نداریم؛ به ما اینجور میگویند. جواب این است که ما نگران این نیستیم که شما قصد تغییر نظام  اسلامی را داشته باشید یا نداشته باشید، که حالا هی اصرار میکنید که ما این قصد را نداریم. آن روزی هم که شما قصد تغییر نظام اسلامی را داشتید و این را بصراحت اعلام کردید، هیچ کاری نتوانستید انجام دهید، بعد از این هم نخواهید توانست انجام دهید.
 نکته‌ی دوم: آمریکائی‌ها مرتب و پی‌در‌پی پیغام میدهند که ما در پیشنهادِ مذاکره‌ی منطقی صادقیم؛ یعنی صادقانه از شما میخواهیم که مذاکره کنید و مذاکره‌ی منطقی بکنیم؛ یعنی مذاکره‌ی تحمیلی نباشد. من در جواب میگویم: ما به شما بارها گفته‌ایم که در پی سلاح هسته‌ای نیستیم، شما میگوئید باور نمیکنیم؛ ما چرا باید حرف شما را باور کنیم؟! وقتی شما حاضر نیستید یک سخن منطقی و صادقانه را قبول کنید، ما چرا باید حرفی را که شما میزنید ــ که خلاف آن بارها ثابت شده است ــ از شما قبول کنیم؟ برداشت ما این است که پیشنهاد مذاکره از سوی آمریکائی‌ها، یک تاکتیک آمریکائی و برای فریب‌ دادن افکار عمومی است؛ افکار عمومی دنیا و افکار عمومی مردممان.  باید شما ثابت کنید این نیست. میتوانید ثابت کنید؟  ثابت کنید.
همین‌جا من این را بگویم که از جمله‌ی تاکتیکهای تبلیغاتی اینها این است که گاهی شایع میکنند که از طرف رهبری، کسانی با آمریکائی‌ها مذاکره کردند؛ این هم یک تاکتیک تبلیغاتیِ دیگر و دروغ محض است. تا کنون از سوی رهبری، هیچ‌ کس با آنها مذاکره نکرده است. در چند مورد، در طول سالهای متمادی، در دولتهای گوناگون، کسانی بر سر موضوعات مقطعی ــ که ما هم مخالفتی نداشتیم ــ با آنها مذاکره کرده‌اند؛ اما مربوط به دولتها بوده است. البته همانها هم موظف بوده‌اند که خطوط قرمز رهبری را رعایت کنند؛ امروز هم موظفند و باید رعایت کنند.
نکته‌ی سوم: بر اساس تجربه و نگاه به صحنه، با دقت و کنجکاوی، برداشت ما این است که آمریکا مایل به تمام ‌شدن مذاکرات هسته‌ای نیست. آمریکائی‌ها دوست ندارند گفتگو‌های هسته‌ای تمام شود و مناقشه‌‌ی هسته‌ای حل شود؛ وگرنه چنانچه آنها مایل به اتمام این مذاکرات و حل این مشکل بودند، راه حل، بسیار نزدیک و بسیار آسان بود. ایران در مسئله‌ی هسته‌ای، فقط میخواهد حق غنی‌سازیِ او ــ که حق طبیعی‌اش است ــ از طرف دنیا شناخته شود؛ مسئولان کشورهائی که مدعی هستند، اعتراف کنند که ملت ایران حق دارد غنی‌سازی هسته‌ای را برای اهداف صلح‌آمیز در کشورِ خودش و به دست خودش انجام دهد؛ این توقعِ زیادی است؟ این آن چیزی است که ما همیشه گفته‌ایم؛ آنها همین را نمیخواهند.
آنها میگویند ما نگرانی داریم که شما به سمت تولید سلاح هسته‌ای بروید ــ چندتا کشور هم بیشتر نیستند، که اسم آوردم؛ اسم خودشان را میگذارند "جامعه‌ی جهانی"! ــ میگویند جامعه‌ی جهانی نگرانی دارد. نخیر، جامعه‌ی جهانی هیچ نگرانی‌ای ندارد. اکثر کشورهای دنیا طرف جمهوری اسلامی هستند و از خواسته‌ی ما حمایت میکنند؛ چون خواسته‌ی بحقی است. آمریکائی‌ها اگر میخواستند مسئله حل شود، این راه حلِ بسیار آسانی بود؛ میتوانستند به حق غنی سازی برای ملت ایران اعتراف کنند؛ برای اینکه نگرانی‌ای هم از آن جهات نداشته باشند، میتوانستند مقررات قانونی آژانس هسته‌ای را هم اعمال کنند؛ ما هم از اول هیچ مخالفتی با اعمال این نظارتها و مقررات نداشتیم. هر وقت نزدیک به راه حل میشویم، آمریکائی‌ها یک سنگی می‌اندازند که جلوی راه حل گرفته شود. هدف آنها طبق تلقی‌ و برداشتی که من دارم، این است که میخواهند این قضیه باقی بماند تا بهانه‌ای باشد برای فشار؛ که آن فشارها ــ همان طور که خودشان گفتند ــ برای فلج ‌کردن ملت ایران است. البته به کوری چشم دشمن، ملت ایران فلج نخواهد شد